نی نینی نی، تا این لحظه: 13 سال و 18 روز سن داره

کنجد

بدون عنوان

سلام ژیگرم!! خب من فردا وقت دکتر دارم و دیگه امیدوارم بفهمم تو شیطون بلا چی هستی! برات نگفتم آخرین باری که با بابات رفتیم برای ان تی اسکرینینگ چی شد. بابا کلی از دیدنت زوق کرده بود و دایم لبخند میزد! بعد هم همزمان که دکتر کار میکرد بابات گفت "این کره خر به من رفته ! هم دماغش و هم گوشاش که بله!!!" من اول فکر کردم شوخی میکنه اما هیچ شوخی درکار نبود!!!! تو هم که همچین خوابیده بودی که گور بابای دنیا!!! بعد دکتر یکم پروب رو تکون داد و تو پریدی!!! قربونش برم! چند روز پیش هم با بابایی و خاله نگین رفتیم خیابون بهار و یه عالمه چیز دیدیم یک ست شامپو ، لوسیون، بابل بات ..."مادر کیر"  هم خریدیم به عنوان اولین خرید. ...
22 تير 1390

6 تیر تولد بابا

٦ تیر تولد بابا بود، همون روز ساعت 4 هم من وقت سونو برای  "ان تی سکرینینگ" داشتم تازه صبح هم باید میرفتم فوق تخصص غدد... از قسمت سونوگرافی خواهش کردم  همون صبح کارم رو انجام بدن ولی خانمه گفت دکتر تازه ساعت 3:30 میاد.... آخه میخواستم برم کادوی بابا رو بخرم و کلی کار داشتم (از سر کار مرخصی گرفته بودم) به هر حال... بعد از دکتر غدد رفتم دنبال کادوی بابا که قرار بود یه کیف چرم بخصوص و یک کیف کمری باشه... چقدر هوا گرم بود از حال رفتم آخرش هم پیدا نشد که نشد. ولی شب رفتیم موفتار و دوتا استیک خیلی خوشمزه زدیم تو رگ! اگه بدونی چقدر خواهش و تمنا کردم تا بابات راضی شد! حالا خوبه من دعوتش کرده بودم!      ...
16 تير 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کنجد می باشد